شرکت طراحی سایت وب سازان مرصاد

تفاوت بازاریابی کششی (pull) و بازاریابی فشاری (push) چیست؟

بازاریابی کششی (Pull Marketing) و بازاریابی فشار (Push Marketing) دو رویکرد متفاوت در زمینه بازاریابی هستند که هدف آن‌ها جذب مخاطبان و مشتریان به محصولات یا خدمات شما است. این دو رویکرد از نظر روش‌ها و استراتژی‌های بازاریابی متفاوت عمل می‌کنند.

بازاریابی کششی (Pull Marketing):

جذب مشتریان: در بازاریابی کششی، تمرکز بر جذب مخاطبان و مشتریان به محصولات یا خدمات شما است. این به معنای ایجاد ارزش برای مشتریان و ایجاد تقاضا برای محصولات شما است.

تمرکز بر محتوا و تجربه: استفاده از محتواهای ارزشمند، تعامل با مخاطبان، و ایجاد تجربه مثبت برای مشتریان نقش اساسی در بازاریابی کششی دارد. مشتریان به دلیل ارزشی که از محتوا و تجربه شما کسب می‌کنند، به محصولات شما روی می‌آورند.

نمونه‌ها: توزیع نمونه‌های محصول به مخاطبان و مشتریان یکی از روش‌های مورد استفاده در بازاریابی کششی است. این کار باعث آشنایی بیشتر با محصول می‌شود و تصمیم به خرید آسان‌تر می‌شود.

استفاده از رسانه‌های اجتماعی: شبکه‌های اجتماعی و وبلاگ‌ها محیط‌های مناسبی برای جذب مخاطبان در بازاریابی کششی هستند. ایجاد محتوای ارزشمند و جذاب در این پلتفرم‌ها، مخاطبان را به سمت محصولات شما هدایت می‌کند.

بازاریابی فشاری (Push Marketing):

فشار بر فروش: در بازاریابی فشار، تمرکز بر ایجاد فشار برای فروش محصولات و خدمات است. این به معنای ارائه محصولات به صورت فوری به مخاطبان و مشتریان است تا آنها به سرعت خریداری کنند.

تبلیغات: استفاده از تبلیغات تلویزیونی، رادیویی، بنرها، پوسترها و سایر روش‌های تبلیغاتی از جمله روش‌های اصلی در بازاریابی فشار است. این تبلیغات باعث آگاهی فوری مخاطبان از محصولات شما می‌شود.

تخفیف‌ها و پیشنهادها: ارائه تخفیف‌ها و پیشنهادهای ویژه به مخاطبان و مشتریان از روش‌های متداول در بازاریابی فشار است. این اقدام می‌تواند تصمیم به خرید را تسریع کند.

ارسال پیام‌های تبلیغاتی: ارسال پیام‌های تبلیغاتی به مخاطبان از طریق پیامک‌ها، ایمیل‌ها یا اعلان‌ها یکی دیگر از روش‌های استفاده شده در بازاریابی فشار است.

به طور خلاصه، تفاوت اصلی بازاریابی کششی و بازاریابی فشار در رویکرد به جذب مخاطبان است. بازاریابی کششی بر تولید محتوا و تجربه مشتری تمرکز دارد و مخاطبان به دلیل ارزش محتوا و تجربه خوب به محصولات جذب می‌شوند، در حالی که بازاریابی فشار بر تبلیغات و ایجاد فشار برای فروش تمرکز دارد و مخاطبان به دلیل فوریت و تخفیف‌ها به محصولات جذب می‌شوند. هر دو رویکرد می‌توانند در بازاریابی موفق مؤثر باشند و معمولاً به نیازها و شرایط کسب‌وکار بستگی دارد کدام یک برای آن مناسب‌تر است.

فهرست مطالب

از کدام دو استراتژی push و pull استفاده کنیم؟

انتخاب استراتژی بازاریابی مناسب بستگی به نیازها و هدف‌های کسب‌وکار، محصول یا خدمات ارائه شده، نوع مخاطبان و بازار هدف، منابع مالی و زمانی موجود، و شرایط رقابتی دارد. در برخی موارد، ممکن است استراتژی‌های بازاریابی push و pull به طور ترکیبی مورد استفاده قرار گیرند. در زیر برخی از موارد مناسب برای هر استراتژی آورده شده است:

استراتژی بازاریابی کششی (Pull Marketing):

محصولات یا خدمات برند شما دارای ارزش افزوده و منحصربه‌فرد هستند که مخاطبان به طور طبیعی به دنبال آنها هستند.
بازار هدف شما پر از مخاطبان مستهدف که به دنبال اطلاعات مفید و محتواهای آموزشی هستند.
ارتباط و تعامل مستدام با مشتریان و ساختن رابطه اعتمادساز با آنها برای شما اهمیت دارد.
برای شما مهم است که مشتریان از طریق کانال‌های اجتماعی، وبلاگ، محتواهای مفهوم و ارزشمند شما را پیدا کنند.

استراتژی بازاریابی فشاری (Push Marketing):

محصولات یا خدمات شما نیاز به تبلیغات فوری و تحریکات برای جذب مشتریان هستند.
این استراتژی مناسب است که محصولات شما در بازار هدف خیلی شناخته نشده‌اند و به معرفی آنها نیاز دارید.
تخفیف‌ها، کوپن‌ها، پیشنهاد‌های زمان‌بندی شده و مزایای اضافی برای مشتریان از ابزارهای مؤثر شما برای جلب توجه و ترغیب به خرید هستند.
زمان محدود برای ارائه مزایا و تخفیف‌ها مهم است تا فشار برای اقدام سریع ایجاد شود.
در واقع، استراتژی‌های بازاریابی push و pull ممکن است به صورت ترکیبی در کنار هم استفاده شوند تا نیازها و هدف‌های مختلف بازاریابی کسب‌وکار را پوشش دهند. به عنوان مثال، می‌توان از استراتژی‌های بازاریابی کششی برای ایجاد ارتباط مستدام با مشتریان و جلب مخاطبان مورد نیاز استفاده کنید، و هم‌زمان با تخفیف‌ها و تبلیغات فشاری موقت برای جذب توجه بیشتر و ایجاد انگیزه برای خرید استفاده کنید.

تفاوت بازاریابی کششی و بازاریابی فشاری

هدف:

بازاریابی کششی: هدف اصلی بازاریابی کششی جذب مخاطبان و مشتریان به صورت طبیعی و ارتقاء برند از طریق محتواها و ارزش ارائه شده است. مخاطبان به دلیل ارتباط و ارزش محتواها، خودبخود به سمت برند حرکت می‌کنند.
بازاریابی فشار: هدف اصلی بازاریابی فشار ایجاد تحریکات فوری و فشار بر مخاطبان به خرید می‌باشد. این رویکرد بیشتر به استفاده از تبلیغات فشاری، تخفیف‌ها و پیشنهاد‌های زمان‌بندی شده متکی است.

روش‌ها و ابزارها:

بازاریابی کششی: استفاده از محتواهای ارزشمند، مطالب آموزشی، محتواهای مفهوم و جذاب، سئو و بهینه‌سازی محتوا برای موتورهای جستجو، نظرات مشتریان و ایجاد تعاملات مستدام با آنها.
بازاریابی فشار: تبلیغات در رسانه‌ها (تلویزیون، رادیو، روزنامه و مجلات)، ایمیل مارکتینگ، تبلیغات ایمیلی، تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی، کوپن‌ها و تخفیف‌های ویژه، پیام‌های تبلیغاتی و پیشنهاد‌های زمان‌بندی شده.

اثر و مؤثر بودن:

بازاریابی کششی: تأثیر بازاریابی کششی ممکن است به‌طور کلی به‌طور کندتر از بازاریابی فشار باشد، اما مؤثرتر و مستدام‌تر است. با ایجاد تعامل مستدام با مخاطبان، ارتقاء برند و تجربه مثبت، مشتریان به تبدیل به سفیران برند می‌شوند که باعث گسترش دامنه اثرگذاری بازاریابی شده و به محیط زنده‌تر کردن برند کمک می‌کند.
بازاریابی فشار: بازاریابی فشاری به‌طور سریع‌تر نتایجی به دست می‌آورد و ممکن است از لحاظ میان‌مدت به‌نسبت بازاریابی کششی تاثیرگذارتر باشد. اما تأثیر آن معمولاً بیشتر محدود به زمان کوتاه‌مدت است و ممکن است با اتمام تحریکات، تأثیر آن کاهش یابد.
در نهایت، انتخاب بهترین استراتژی بازاریابی برای هر کسب‌وکار به نیازها، زمینه فعالیت، هدف‌ها و مشتریان هدف آن بستگی دارد. اغلب برندها از ترکیب استراتژی‌های بازاریابی کششی و فشاری برای بهترین نتایج استفاده می‌کنند.

 

به اشتراک گذاری پست ها

ادامه دارد …..

تیم تحریریه وب سازان مرصاد
تیم تحریریه وب سازان مرصاد

تیم تحریریه وب سازان مرصاد متشکل از محتوا نویسان است که به کوشش آن ها مقالاتی برای افزایش دانش شما در زمینه طراحی سایت ، سئو و دیجیتال مارکتینگ تولید میشود.

پست های مرتبط را مطالعه کنید ...